هنگامی که انرژی کندالینی درون ما جریان پیدا میکند نه تنها نسبت به محیط اطراف خود آگاهی و حساسیت بیشتری پیدا میکنیم بلکه نسبت به اندیشه، احساسات و انرژیهای درونی خود نیز حساسیت و آگاهی بیشتر و کاملتری پیدا میکنیم.
در چنین شرایطی ما ارتباط بهتری با روح خود پیدا میکنیم و در حقیقت روح خود را به عنوان یک معلم درونی تصور میکنیم. آنچه که اطرافیان درباره ما میگویند و تصور میکنند اهمیت کمتری برای ما پیدا میکند زیرا به این نتیجه میرسیم که عقاید و باورهای درونی ما بسیار شفافتر و واضحتر هستند و درک بهتری نسبت به خود دست پیدا میکنیم. در چنین شرایطی تمام تلاش خود را به کار میگیریم که شرایط روحی خود را بهبود ببخشیم.
در این مرحله ما تبدیل به درمانگر خود میشویم زیرا متوجه میشویم که در لحظه فعلی به چه چیزی نیاز داریم و چه چیزی حال ما را بهتر میکند، در نتیجه به دنبال یافتن یک روش مناسب برای بهبود شرایط خود بر میآییم.
برای مثال بسیار از افراد در این شرایط روی به تمرینات یوگا و مدیتیشن میآورند. در طول روز ما به مدت زمانی نیاز داریم که روی ذهن و انرژی درونی خود کار کنیم و فرصتی به خود دهیم که به شخصیت اصلی و خود حقیقیمان پی ببریم. بسیار مهم است ما رو به فعالیتهایی بیاوریم که باعث میشود بتوانیم به خود حقیقیمان پی ببریم.
هنگامی که انرژی کندالینی درون بدن جریان پیدا میکند و ما این سفر معنوی را آغاز میکنیم، بسیار مهم است که نسبت به تغییرات درونی خود آگاهی پیدا کنیم. این بیداری درونی زمانی که اتفاق میافتد به صورت ۲۴ ساعته و در تمامی روزها همراه شما است. مانند یک پروژه یا سرگرمی نیست که به دلخواه خود بخشی از زمان روزانه را به آن تخصیص دهید. هنگامی که این بیداری درونی شما شکل میگیرد باید نسبت به آن توجه، کنجکاوی، محبت و حمایت داشته باشید. مهمتر از همه چیز این است که به این حالت خود احترام بگذارید.
این انرژی بسیار قدرتمند است و وجود آن به شما کمک میکند از نظر درونی خود را تغییر دهید، به یگانگی وجود خود پی ببرید، خودتان را بهتر بشناسید، درک بهتری نسبت به مفهوم خدا و تمام جهان هستی پیدا کنید. اما اگر هنگام ایجاد چنین شرایطی رفتار معقولی از خود نشان ندهید، انرژی کندالینی نه تنها کمکی به تعالی شما نمیکند بلکه باعث بدتر شدن زندگی شما نیز میشود.
هدف ما از مطرح کردن این صحبت ایجاد حس ترس درون شما نیست. در این شرایط هیچ جایی برای ترسیدن وجود ندارد بلکه شما باید تمام ترسهای خود را از بین ببرید. هدف ما از گفتن این صحبت تقویت انگیزه درونی شما است. هدف ما این است که شما به خود و همچنین به بیداری کندالینی احترام بگذارید.
کندالینی را میتوانیم مشابه مار توصیف کنیم و برای این تشابه نیز میتوانیم دلایل زیادی بیان کنیم. برای مثال شما هر چقدر هم که انسان شجاع و نترسید باشید، هنگامی که در حیات وحش با یک مار سمی روبرو میشوید، برای نزدیک شدن به آن با دقت زیادی عمل میکنید و تمام تلاش خود را به کار میگیرید که توسط آن مار سمی گزیده نشوید. با اینکه شما از شجاعت بسیار زیادی برخوردار هستید اما در چنین شرایطی باید دقت زیادی به خرج دهید، زیرا ممکن است گزیده شوید و این باعث بدتر شدن شرایط میشود. این حالت ترسیدن نیست، بلکه احترام گذاشتن به شرایطی است که درون آن قرار دارید.
در مورد انرژی کندالینی نیز شرایط به همین منوال است. شما نباید از کندالینی بترسید. کندالینی نوعی انرژی است که به صورت ذاتی و طبیعی درون همه انسانها وجود دارد. هدف کندالینی حمایت کردن از شما است، هدف این است که یک تولد تازه به شما داده شود. اما شما نیز باید به آن احترام بگذارید.
در فلسفه غربی و در زمان ایجاد مشکلات سخت و دشوار، ایدههای مختلفی پیرامون تسلیم شدن وجود دارد. برای مثال گفته میشود که در برابر شرایط دشوار ناامید نشوید یا هرگز شکست را قبول نکنید و یا اینکه هیچ وقت تسلیم نشوید. به همین دلیل ممکن است برخی از افراد تصور کنند، تسلیم شدن به نوعی نشانه ضعف است. این ایدهها و دیدگاهها به صورت کلی در کندالینی به چالش کشیده میشوند.
تسلیم شدن همان کاری است که یک کرم ابریشم در زمان وارد شدن به پیله انجام میدهد. کرم ابریشم میداند که با وارد شدن به این پیله، فرایندی روی وی ایجاد میشود که در نهایت باعث تبدیل او به پروانه میشود. به همین دلیل وارد آن میشود و به آرامی درون آن قرار میگیرد و منتظر میماند تا تبدیل به چیزی بهتر و برتر شود.
باید بدانید که در زمان بیداری کندالینی شما نیز مشابه یک کرم ابریشم هستید که وارد پیله میشوید، درون پیله تغییر حالت میدهید و در نهایت با شکستن پیله تبدیل با یک موجود تکامل یافته و برتر میشوید.
این تکامل زمانبر و پر از چالش است اما همواره باید به این نکته توجه داشته باشید که یک نیروی الهی از شما حمایت میکند، همیشه همراه شما است و هیچ زمانی باعث ناامیدی شما نمیشود.
گاهی اوقات شما این حمایت الهی را فراموش میکنید و تلاش میکنید که در برابر شرایط مقاومت کنید و یا اینکه نوعی ترس درون شما ایجاد میشود، اگرچه این شرایط نیز به معنای آخر دنیا نیست اما باعث میشود که فضا برای شما دشوارتر شود.
شما نباید اجازه دهید خواستههای نفسانی کنترل امور را در دست بگیرد. معنای تسلیم شدن نیز همین است. خواستههای درونی قادر به تغییر دادن خود نیستند. برای تغییر آن ها شما نیاز به یک انرژی بزرگتر دارید. این انرژی، همان انرژی کندالینی است.
هنگامی که شما وارد مرحله بیداری کندالینی میشوید، مانند این است که روی یک قایق رودخانه خروشان شناور شدهاید. این رودخانه شما را به سمت هدف و مقصد مخصوص شما حرکت میدهد و در این فرایند از آنجا که شما کاملا شناور هستید و اختیاری از خود ندارید، اهمیتی ندارد که چه کاری انجام میدهید یا به چه چیزی فکر میکنید. در طول این حرکت میتوانید جیغ بکشید، مشت خود رو به جریان آب بکوبید و یا حتی تلاش کنید که بر خلاف جریان، شنا کنید. در هر صورت شما نمیتوانید بر نیروی رودخانه غلبه کنید و ناچار هستید تسلیم آن شوید. در هر صورت این رودخانه شما را به هدفی که تعیین شده میرساند و این دقیقا مفهوم سرنوشت است.
بنابراین زمانی که انرژی کندالینی درون شما جریان پیدا کند، مقدر میشود که به سمت مقصد خود حرکت کنید، با توجه به رویکردی که شما اتخاذ میکنید، رسیدن به مقصود میتواند بسیار راحت و ساده یا سخت و دشوار باشد. با همین دلیل به جای مبارزه و عدم پذیرش شرایط، بهتر است تسلیم شوید، آرامش خود را حفظ کنید و روی این جریان شناور شوید تا شما را با مقصود نهایی برساند.
انرژی کندالینی باعث تغییر خلق و خوی شما میشود. یکی از این تغییرات ایجاد تواضع و فروتنی در شما است. بسیار مهم است که ما از تواضع کافی برای گوش دادن به راهنماییهای درونی که در فرایند بیداری کندالینی به ما الهام میشود، برخوردار باشیم.
همچنین بسیار مهم است که از تواضع کافی برای گوش دادن به افرادی که در این مسیر از شما جلو هستند، باشید. به صورت کلی بسیار مهم است که ما توانایی و ظرفیت استفاده از راهنماییهایی به جز خواستههای نفسانی خود داشته باشیم. منبع این راهنماییها میتواند درونی باشد و یا ممکن است منابعی خارجی این راهنماییها را در اختیار ما قرار دهند.
هنگامی که این راهنماییها را دریافت میکنیم باید به چند نکته دقت داشته باشیم: این راهنماییها هیچ گاه باعث آسیب دیدن شما یا اطرافیانتان نمی شود و این راهنماییها باعث ایجاد احساسی خوب درون قلب شما میشوند.
یکی دیگر از نشانههای انرژی کندالینی این است که شما میتوانید با ندای درونی خود صحبت کنید. کندالینی یک هوشیاری نامحدود است. کندالینی خدای درون شما است. میتواند ندای درونی شما را بشنود و به شما پاسخ دهد. به راحتی میتوانید با انرژی درونی خود صحبت کنید و از آن بخواهید شما را راهنمایی کند و بگوید که چه کاری باید انجام بدهید، شما میتوانید با این بیداری درونی ارتباط برقرار کنید و در حقیقت باید ارتباط برقرار کنید. برای دریافت بهترین نتیجه باید با کندالینی همکاری کنید. کلید موفقیت، برقراری ارتباط با بیداری کندالینی است.
تفکر عمیق باعث ایجاد نوعی آگاهی در انسان میشود و به او در رسیدن به مقصود نهایی کمک میکند. در هنگام ایجاد بیداری کندالینی، تفکر عمیق باعث ایجاد نوعی حس آرامش در انسان میشود و از نشانههای آزاد شدن انرژی کندالینی ایجاد تمایل برای مدیتیشن و تفکر عمیق است.
گاهی اوقات تغییر و تحولات احساسی درون بدن فرد باعث میشود روابطش با اطرافیان دچار مشکل شود، مدیتیشن به فرد کمک میکند که در هر شرایط احساسی بتواند روابطش را با اطرافیان حفظ کند. در مدیتیشن فرد این فرصت را پیدا میکند که فضایی برای احساس کردن، تفکر کردن و بیان آنچه که درونش میگذرد، ایجاد کند.
به بیانی دیگر، مدیتیشن نوعی جراحی روحی و درونی است که باعث میشود فرد به حد کمال خود برسد.