هیستری دو نوع عمده تبدیلی و انتزاعی دارد، در هیستری تبدیلی، مهمترین و مشخصترین علامت، تظاهرات جسمانی است؛ بدون آنکه علل فیزیولوژی و جسمی در میان باشد. این تظاهرات به اشکال مختلف جلوه میکند؛ گاهی به صورت فلج اعضا و اندامها، کوری و کری ظاهر میگردد. در اکثر موارد علائم هیچگونه تغییرات جسمانی از نظر ساختمان اندامها یا فیزیولوژی ندارند.واکنش هیستری انتزاعی بدین صورت است که بیمار قسمتی از زندگی خود را به کلی فراموش میکند. گاهی اوقات فراموشی کامل بوده و سراسر زندگی گذشته بیمار را شامل میشود. مدت فراموشی نیز در افراد مختلف متفاوت است؛ گاه طولانی و زمانی بسیار کوتاه،در این حالت بهرغم فراموش کردن خاطرات گذشته، مهارتها و عادات خود را به دست فراموشی نمیسپارد.
پیدایش بیماری هیستری به دلیل سرکوب جنسی
از قدیم اعتقاد دانشمندان و محققین بر این بوده است که عدم ارضای نیاز جنسی و یا افراط در ارضای آن مشکلات زیادی را برای شخص بوجود می آورد، ، بقراط علائم هیستری را منسوب به اشکالات جنسی می دانست و ازدواج را بهترین درمان آن می شمرد و این نظریه- ارتباط بین اشکالات جنسی و هیستری-بعداً به صورت دیگری بوسیله فروید تجدید و بیان شد. فروید در این باره لغت بدل" تغییر شکل یافته" را بکار برد تا نشان دهد که علائم هیستر یک تظاهر انرژی جنسی سرکوفته و منحرف شده می باشد، بدین معنی که کشمکش های روانی جنسی تبدیل به اختلالات بدنی میگردد.